توافقی قرار شد ارتباط مان را قطع کنیم و من به نفع رقیب کنار بکشم. حالا پشیمانم. انگار بخشی از خودم را مفتی مفتی داده ام رفت.
حس امضای معاهده ی ترکمانچای یا شاید خط لوله ی صلح را دارم.
حس امضای معاهده ی ترکمانچای یا شاید خط لوله ی صلح را دارم.
گوش بنه عربده را - دست منه بر دهنم
۱۰ نظر:
این جور قرار داد ها البته همیشه هم ننگین نیست. شاید یک روزی بفهمی که عجب. چه کار خوبی کرده ای ... اسمش بد در رفته لامصب. قرار دادت تو حلقم .
وقتی توافق شده یعنی دو طرف راضی بودن دیگه، پس وقتی دوطرف راضی باشن مشکل چیه؟ حتما اینجوری بهتر بوده.
بهنام جان ما هم قرارداد داریم اگه افتخار بدین...
اگر برجای من غیری گزیند دوست، حاکم اوست...
حرامم باد اگر جان را به جای دوست بگزینم...
نسخه لری :سی کسی بمیر که سیت تو بگرش . برنجاس و شعر هم خوبه .
زندگی همینه که هست صدرا جان همیشه هم همین بوده همیشه هم همین می مونه به هر حال به نظرم دل بستن به احساسی یک طرفه احمقانه ترین کار دنیاست نگو یک طرفه نبوده که اگر چنین بود توافقی برای به نفع رقیب کنار کشیدن صورت نمی گرفت
زندگی همینه که هست صدرا جان همیشه هم همین بوده همیشه هم همین می مونه به هر حال به نظرم دل بستن به احساسی یک طرفه احمقانه ترین کار دنیاست نگو یک طرفه نبوده که اگر چنین بود توافقی برای به نفع رقیب کنار کشیدن صورت نمی گرفت
بنده هیچ نظری ندارم
اخی عزیزم . (با ضمه!)
بابا خوش باش یکی هست باش قرارداد ببندی و دلی هست غمکین باشه ترکمنچای بوده یا ترکمنچای بوده (این دومی از دیدگاه شورویه!)
ولی از شوخی گذشته آدمی که آدم رو درگیر کنه بسیار کم یابه. ولی باز :your heart is free,have courage to follow it.
با مامانت موافقم
به بهنام: شاید/ ترجیح می دم قراردادم بره توی حلق م.ب!!
به م.ب: چه رضایتی آقا. گرم بودم قرارداد امضا کردم
به جلال: دیکتاتور اوست :) مرگ بر دیکتاتور
به مهرگان: برنجاس و شعر برایم بیاورید
به مامان سحر: موافقم که دل بستن به احساسی یک طرفه احمقانه ترین کار دنیاست اما واقعن کاملن یه طرفه نبوده. اسنادش هم موجوده
به رضا: همیشه توی این جور مواقع نظر داشته باش
به مهدی: ترکمانچای را از هر طرف بخوانی ترکمانچای است
به سلیم: خودم با قسمت سوم حرف مامان موافق نیستم
ارسال یک نظر